بنام خدا
یک ، دو ، سه ، شروع...
متولد شدم.
نغمه اول:
لا لا لا لا نخواب سرمـــا تو راهــه
همیشه عمر خوشبختی کوتاهه...
حرفی نیست جز لرزش اشک در چشمان کودکیم.
کدام سرما؟
نغمه دوم:
یکی بود یکی نبود...
انگار از همین آغاز حرف از جدایی است.
آن دیگری کیست که از ابتدا قرار نیست باشد؟
چقدر دلم برایش تنگ خواهد شد.
نغمه سوم:
سارا در باران آمد. سارا نان دارد. سارا انار ندارد...
این سارا کیست که انار ندارد؟
چقدر دلم برایش میسوزد.
اما نه... احساس میکنم دوستش دارم.
کاش اناری بخرم.
نغمه چهارم:
علم بهتر است یا ثروت...
علم بهتر است.
نه... ثروت.
نمیدانم.
اصلا سارا کدامیک را دوست دارد؟
نغمه پنجم:
امان از عاشقی و امان از جادوی نگاه...
دیشب سارا را دیدم.
زیر باران.
نان نداشت اما انار سرخی در دست.
انگار کسی زودتر از من او را دیده بود.
کسی که انار داشت.
نغمه ششم:
لا لا لا لا نخواب خواب کــــه دوا نیست
دل دیوونــــه داشتن کـــــه خطا نیست
میگن دست از سرش بــردار نمیشــــه
آخه عاشق شدن که دست ما نیست...
انگار در این دنیا رسم است که
هر که را دوست میداری خود عاشق دیگری است.
هر که را دوست میداری رفتنی است.
نغمه هفتم:
مثــل تکنـــــوازی ســاز یـــــه آهنگ میمونی
که تو نیمه های شب از یه دل تنگ میخونی...
من هنوز در فکر تو و انار نداشته ام
و همدم تنهاییم نوای تو است در این خانه متروک.
ای تکنواز رویاهای کودکی.
کجایی دختر؟
انارت شیرین است؟
هرچه باشد مطمئنم که به سرخی چشمان من نیست.
نغمه هشتم:
ناگهان چقدر زود دیر میشود...
هنوز با تنهایی خود کنار نیامده ، فرصت به پایان رسید.
بیچاره دلم...
همه عمر در پی چیزی بودی که چون بوسه ای نزدیک بود و نادیدنی.
... ، سه ، دو ، یک ، تمام
و من مردم.
